فصل یازدهم - نقشه زمانهای کاری - بخش دوم: S1، S2، R1 و R2 جایگزین های عملیاتی
فهرست مطلب
- فصل یازدهم - نقشه زمانهای کاری
- بخش اول: نقاط چرخش – نحوه استفاده از نقاط چرخش
- بخش دوم: S1، S2، R1 و R2 جایگزین های عملیاتی
- بخش سوم: استفاده از روش ترسیم برای تعیین روند
- بخش چهارم: تنظیم نرخ ریسک – بازده (RR) براساس روش ترسیم
- بخش پنجم: استفاده از PP، HOPS و LOPS به عنوان اندیکاتور روند
- بخش ششم: استفاده از روش ترسیم در تایم فریم های طولانی تر
- خاطرات تریدرها
- همه صفحات
همانطور که در بخش قبل گفتیم نقاط چرخش یک تکنیک شناخته شده با کارایی بالاست چون سرمایه گذاران و تریدرهای زیادی از آنها استفاده می کنند. اما سایر منطقه های حمایت و مقاومت (مثل مقاومت 1، مقاومت 2، حمایت 1 و حمایت 2) چه؟ ممکن است پیش بینی سطوح حمایت و مقاومت با استفاده از فرمول های ریاضی کمی ذهنی و غیرعملی بنظر برسد. نمی توان کورکورانه روی این سطوح تکیه کرد و به این دلیل که این سطوح حاصل فرمول های دقیق هستند به آنها اعتماد کامل داشت.
به همین خاطر ما یک روش جایگزین برای ترسیم بازه زمانی تهیه کرده ایم که ساده تر اما عملی تر و کارآمدتر است.
در بخش قبل نقاط چرخش را محاسبه کردیم اما در این بخش سطوح حمایت و مقاومت را با روش دیگری مقایسه خواهیم کرد. می خواهیم بیشترین و کمترین قیمت جلسه قبل را درنظر بگیریم و آن سطوح را روی نمودار امروز رسم کنیم. همین کار را با جلسه قبل از جلسه قبل هم انجام می دهیم.
روانشناسی پشت این روش بسیار ساده است. این نکته را می دانید که بنابر دلایلی بازار به ندرت به سطوح بالاتر یا پایینتر از این سطوح در روز قبل با دو روز قبل می رسد. دلیل این رفتار بازار بر ما پوشیده است و ما اصلاً نیازی به دانستن این دلایل نداریم. در بازار فارکس نباید به دنبال جادو و سودهای کلان در کوتاه مدت باشید و فقط کافی است از این واقعیت آگاه باشید که بازار در این سطوح معکوس شده است.
همه تریدرها و سرمایه گذاران به یاد خواهند داشت که قیمت قبلاً در این سطوح متوقف شده و عجیب اینجاست که بازار دوباره در همین سطوح معکوس خواهد شد (شاید به دلیل مشابه و شاید هم به یک دلیل دیگر) یا دست کم در این سطوح کمی مقاومت و حمایت نشان خواهد داد.
نکته ای که درباره این روش اهمیت زیادی دارد این است که سطوح مقاومت و حمایت بصورت عملی اندازه گیری می شوند؛ این سطوح فقط سطوحی نیستند که از دل محاسبات ریاضی بیرون آمده باشند. قیمت ها قبلاً در این سطوح معکوس شده اند و بنابراین احتمال کارایی این سطوح بیشتر است. در این روش ما به دنبال سطوحی می رویم که قبلاً دیده و ثابت شده اند نه سطوحی که ممکن است شکل بگیرند. اگر در عمل از این روش استفاده کنید متوجه خواهید شد که بازار بشدت به این سطوح پایبند است؛ این پایبندی بخاطر فرمول های جادویی نیست بلکه به این خاطر است که در این سطوح قبلاً خرید و فروش های قوی انجام شده است.
بگذارید ابتدا چند اصطلاح را تعریف کنیم و سپس چند نمودار را بررسی کنیم:
PP = نقاط چرخش
LOPS1 = کمترین قیمت جلسه قبل
HOPS1 = بیشترین قیمت جلسه قبل
LOPS2 = کمترین قیمت دو جلسه پیش
HOPS2 = بیشترین قیمت دوجلسه پیش
(نمودار 2)
خطوط عمودی جلسات را از هم جدا می کنند.
همانطور که در نمودار می بینید بازار در حین باز شدن و قبل از عبور از سطح HOPS1 چندین بار PP را امتحان می کند. در این قسمت بازار یک روند صعودی قوی دارد و به همین خاطر فقط معامله های بلندمدت را کارایی دارند. سپس بازار دوباره به HOPS1 برمی گردد و یک الگوی نفوذی این سطح را می شکند و یک سیگنال خرید خوب ظاهر می شود.
نکته حائز اهمیت این است که بیشتر اوقات قیمت معامله در بازار بالای PP است و سیگنال روند احتمالی را ارائه می کند. در چنین وضعیتی وقتی بازار HOPS1 را می شکند، فقط باید معامله های بلندمدت را درنظر داشته باشیم.
در نمودار زیر یک بازار کناره داریم.
(نمودار 3)
فلش ها نشان می دهند که بازار در حالت کناره و بدون روند هم به HOPS1 و PP پایبند است. در چنین بازاری می توان هم معامله های بلندمدت و هم معامله های کوتاه مدت انجام داد زیرا بازار سطوح HOPS را نشکسته است.
در فصل های پیش رو به شما می آموزیم که چگونه با استفاده از این روش و با نهایت دقت و حداکثر ریسک وارد بازار شوید یا از بازار خارج شوید.
همانطور که دیدید روش ترسیم ما در هر دو حالت بازار (بازار داری روند و بازار کناره یا بدون روند) کارایی دارد. در بازار دارای روند این روش به ما کمک می کند قدرت روند را تشخیص دهیم و روی سطوح مهم معامله کنیم. در بازار بدون روند هم این روش می تواند سطوح معکوس احتمالی را به ما نشان دهد.